دست نوازش...
روزی در یک دهکده کوچک معلم مدرسه از دانش آموزان سال اول خود خواست تا چیز هایی که در زندگی به آنها قدردان هستند را نقاشی کنند . معلم با خود فکر کرد چون این بچه ها فقیر هستند حتما تصائیر بوقلمون یا میز پراز غذا را خواهند کشید . اما وقتی داگلاس نقاشی ساده و کودکانه خود را تحویل معلم داد معلم شوکه شد! او تصویر یک دست را کشیده بود. اما این دست چه کسی بود؟ هر یک از بچه ها نظری میداد . یکی میگفت حتما این دست خداست که به ما غذا می دهد. یکی دیگر میگفت این دست کشاورزی است که گندم می کارد و بوقلمون پرورش می دهد.هرکس نظری میداد تا اینکه معلم بر بالای سر داگلاس رفت و از او پرسید: این دست چه کسی است داگلاس؟ داگلاس با اینکه خجالت میکشید آرام گفت:«این دست شماست.» معلم به یاد آورد از وقتی که داگلاس پدر و مادر خود را از دست داده بود به بهانه های مختلف می آمد تا معلم دست نوازشی بر سر او بکشد...... نتیجه: شما چطور؟آیا تابه حال بر سر کودکی یتیم دست نوازش کشیده اید؟بر سر فرزندان خود چطور؟
.: Weblog Themes By Pichak :.